بازم خاطره ها زنده شدن،یاد ماه رمضونای خونمون بخیر
همهمه های نزدیک افطار،یادش بخیر..... تشنگی های من و انگل،یادش بخیر
ذوق و شوق پیاده روی و هراز گردی بعد از افطار،یادش بخیر.... تقسیم بندی کارهای سحر و افطار،یادش بخیر
یادش بخیر سحر بیدار میشدیم چراغای خونه همه همسایه ها خاموش بود،فقط چراغ روشن خونه پهلوون بهمون دلگرمی میداد
رفتن به امامزاده ابراهیم تو شبای قدر،یادش بخیر
1000بار یادش بخیر،یادت بخیر روزای قشنگ دانشجویی
هعی وای من !
اینا رو جلو من نگو بیشور .... من فقط یه سال قد چن روز واسه ماه رمضون امل بودم.... که انقدم درس داشتیم به هرازگردی نرسیدیم!
اها......رقص دم سحر یادت رف
گارسولک امسال چقد واسش سخت باشه خدا میدونه !!!!!
آرایش کردن تو شیشه پنجره واسه شب قدر یادش بخیر